اصول و قوانین رسیدن به موفقیت (1)
فکر می کنید برای رسیدن به موفقیت باید چه اصولی را دانست؟ در این مطلب با 4 اصل مهم در رسیدن به موفقیت آشنا می شوید.
آگاهی و دانایی، اولین اصل در موفق بودن
قانون اول در رسیدن به موفقیت در تمامی جنبه های زندگی، آگاهی و دانایی ست. اصولا موجود انسانی با مفاهیم آگاهی و دانایی تعریف می شود. حتی براساس اساطیر، در بهشت انسان از خوردن میوه دانایی منع شد، ولی از طرف دیگر به او اختیار داده شد و حتی این انگیزه را در او ایجاد کردند که از آن میوه بهره بگیرد. پس “آگاهی و دانایی” خصیصه بارز موجود انسانی ست.
مسئله مهم و اساسی در خصوص دانایی، تنها آگاه بودن نیست. بلکه “خودآگاهی” هم هست و امید می رود که انسان به خودآگاهی برسد. منظور از خودآگاهی در این جا باور مذهبی و فلسفی خاصی نیست، بلکه شناخت تمامی چیزهای خوبی ست که وجود دارد.
مفهوم دیگری که با دانایی و آگاهی در ارتباط است، “توانایی” ست. به این معنی که من و شما زمانی توانا هستیم که آگاهی داشته باشیم. عکس این جمله معنی نمی دهد. به عنوان مثال نیمی از اساتید دانشگاه بسیار آگاه هستند ولی توانایی در تدریس و ارائه مطالب ندارند. به این نتیجه می رسیم که آگاه بودن انسان به این معنی نیست که توانایی بالایی دارد.
مفاهیم دانایی و توانایی کاملا متفاوت و مجزا از هم هستند. بسیارند در دنیای امروز که از طریق تکنولوژی یک دهم آگاهی دیگران را به کار گرفته اند و از طرفی توانسته اند موجبات پیشرفت های بزرگی را در دنیا ایجاد کنند.
آگاهی با مفهوم “چرایی” و “چه” در ارتباط است. در این جا به نکته مهمی اشاره می کنم. باید زمانی شروع به انجام کاری کنیم که تمامی جوانب آن را بسنجیم. بزرگترین ترمز در انجام کارها این است که بدون در نظر گرفتن اصول و قوانین و مسائل مربوط شروع به انجام کاری کنیم. بسیارند افراد آگاه که بدون سنجیدن جوانب کار اشتباهی را شروع کرده و از این رو توانایی های آن ها شکوفا نمی شود.
از بسیاری از افراد می پرسند که چرا بیزینسی را شروع نمی کنید؟ چرا ازدواج نمی کنید؟ و چرا فرزندی به دنیا نمی آورید؟
این افراد در جواب می گویند که آگاهی و دانایی لازم را برای انجام این کارها ندارند. در واقع باید به اندازه دانست و آگاهی داشت، و این برای شروع و پایان یک کار کافیست. باید این نکته را مدنظر داشته باشید که نگاه های فلسفی می توانند خطرناک باشند. به عنوان مثال در کاری موفق نمی شوید، یا تصادف می کنید و عزیزی را از دست می دهید. این که شما برای هر حادثه ای به دنبال حکمتی باشید، خطرناک است و آگاهی و دانایی شما را زیر سوال می برد. باید بپذیرید که اتفاق بدی افتاده و ارتباطی با حکمت و تقدیر ندارد. این نوع نگاه می تواند در رسیدن شما به موفقیت مشکل ساز باشد.
بهتر است در گفت و گوها و مناظره ها شرکت کنید تا به این اطمینان برسید که آگاهی لازم را نسبت به موضوع دارید.
آگاهی و مهارت کسب کنید، تا به موفقیت برسید
مفهوم “مهارت” را به خاطر بسپارید. امروزه ما می دانیم که اگر نتوانیم “چراها” و “چه ها” را به “چگونه ها” تبدیل کنیم، اتفاق خاصی نمی افتد. در نتیجه مسئله مهارت، با کارامد بودن و کارا بودن در ارتباط است و بدون مهارت رسیدن به موفقیت امری نشدنی ست.
برای رسیدن به موفقیت باید آگاهی و دانش را افزایش داد، آن را به توانایی تبدیل کرد. این توانایی به طور مداوم نیاز به تمرین دارد، و در ادامه این توانایی را به مهارت تبدیل کرد.
بهتر است برای شروع هرکاری چه از نظر شغلی چه از نظر تحصیلی، تمامی مطالب و اطلاعات اساسی آن را به کمال بدانید. پایه و اساس هر کار را به درستی و با قدرت طراحی کنید تا موفقیت حاصل شود.
“مهارت” را به عنوان اصل اساسی مد نظر داشته باشید و بدانید بدون آن موفقیتی در کار نیست.
واقعیت و مسئولیت، اصول مهم دیگری برای موفق شدن
مفهوم واقعیت به معنای هر آن چیزی ست که ما از طریق حواسمان درک می کنیم.
همگی ما براساس مقیاس مشاهده ای که داریم دنیا را می بینیم. دنیا را آن طور درک می کنیم که موجود دیگری مانند ما این طور درک نمی کند. صداها را به گونه ای می شنویم که شبیه به ما کسی قادر به شنیدن این صداها نیست.
من و شما با ابزار انسانی که داریم، به صورت مشترک دنیا را درک می کنیم. به این معنی ست، که واقعیت برای تمامی ما یک نمودی دارد، و در این نمود با هم مشترک هستیم.
این مسئله بسیار حائز اهمیت است که من و شما جهان را با ملاک های انسانی شبیه به هم ببینیم، و این را بدانیم که بعدا می توان درباره خوب و بد بودن آن تفکر کرد و به نتیجه ای رسید.
واقعیت و درکی که انسان ها از آن دارند برای مشخص شدن سلامت روانی شان ملاک مهمی ست. به هر اندازه که با واقعیت روبرو می شوید و آن را درک کرده و می پذیرید انسان سالم تری هستید.
مسئله بعدی “مسئولیت” است به معنای توانایی پاسخ دادن. انسان مسئول کسی است که به اندازه مسئول است، نه بیشتر و نه کمتر. تناسب در تمامی مسئولیت ها مهم است. اگر تناسبی در میزان مسئولیت پذیری نباشد موفقیت در امور سخت می شود و دچار گرفتاری می شوید.
در این جا به طور خلاصه بیان می کنیم که پایه های اول رسیدن به موفقیت عبارتند از:
- آگاهی و دانایی و به دنبال آن توانایی
- مهارت
- واقعیت
- مسئولیت
درباره مدیریت
مهندس صادقی سخنران موفقیت و مدرس آموزشهای فردی برای داشتن زندگی بهتر است.
نوشته های بیشتر از مدیریت
پاسخی بگذارید