اصول و قوانین رسیدن به موفقیت (3)
برای موفق شدن در مسیر زندگی و کارهایی که شروع به انجام آن ها کرده ایم، باید اصول و قوانینی را یاد بگیریم که انسان های موفق آن ها را به کار برده اند.
در مسیر زندگی همگی ما دچار مشکلاتی می شویم، ولی این مشکلات از ما انسان قوی تری می سازد، و ما را به سمت موفقیت های بزرگ تر رهنمون می کند.
اگر می خواهید در زندگی فرد موفقی باشید از این اصول و قوانین پیروی کنید.
هدف با امید،آرزو، و خواسته متفاوت است. آن ها را با هم اشتباه نگیرید.
با وجود این که آرزوها در زندگی نقش بسیار مهمی دارند، ولی شما می دانید که در مسیر زندگی به هدف ها می رسید، نه به آرزوها.
آرزوها فقط در حد آرزو باقی می مانند، گرچه امکان دارد هدف ها را مشخص کنند و به آن ها جهت بدهند. هدف باید دقیقا براساس نوعش مشخص شود، به طوری که همگان متوجه شوند “هدف” چیست. در اولین قدم شما باید بحث آرزو را از هدف جدا کنید.
“خواستن توانستن است” یکی از خطرناک ترین و ویرانگر ترین مطالب ها و مثال هاست.
به این دلیل که خواستن توانستن نیست. خواستنی توانستن است که در مسیر آفریدن باشد.
زمانی که انسان بخواهد چیزی را به دست بیاورد، باید او را بیافریند.
موجود انسانی در زندگی تمام چیزهای خوب را می خواهد. پدر و مادرها، فرزندان خوب می خواهند، جوان تر ها ازدواج خوب و تحصیلات و ثروت را می خواهند. ولی خواستن به تنهایی قوانین دنیا را تغییر نمی دهد.
خواستن تا حدودی درون ما را تغییر می دهد، ولی این که جهان منتظر است تا ببیند که ما چه چیزی می خواهیم فریبی بیش نیست. پس توجه به این مسئله که باید هدف مشخصی داشته باشید را در نظر داشته باشید.
نکته مهم دیگر این که هدف را با وسیله اشتباه نگیرید. یکی از بزرگترین گرفتاری ها در این است که آن چیزی که وسیله است، برای ما به هدف تبدیل شده است.
به عنوان مثال “پول” یک وسیله است، ولی برای انسانی که در کودکی آسیب دیده باشد یا باورهای عجیب و غریب داشته باشد، پول تبدیل به هدف می شود. چنین انسانی رنج زیادی می برد تا پول را به دست بیاورد و رنج بیشتری برای نگه داشتن پول می کشند.
از طرفی رنج دو چندان می برد تا پول به دست آمده را خرج کند، و در نهایت به این نتیجه می رسد که نداشتن پول بهتر از داشتنش می باشد. بسیارند ثروتمندانی که برای به دست آوردن پول رنج بیشتری از فقرا می برند.
در مقوله ازدواج هم این بحث مطرح می شود که در تمام طول تاریخ ازدواج هدف بوده است. انسان ها باید ازدواج می کردند و تنها مسئله مهم این بوده است. در حالی که امروزه ازدواج یک وسیله است. وسیله ای برای رشد و تکامل، و سلامتی فیزیکی و روانی.
نکته مهم دیگر این است که انسان وقتی می خواهد به هدفش برسد باید استراتژی داشته باشد و استراتژی به معنی سه چیز است:
- داشتن نقشه یعنی همه راه های رسیدن به هدف
- داشتن طرح به منظور انتخاب یک یا دو راه برای رسیدن به هدف
- داشتن برنامه یعنی زمان دادن و وقت دادن به طرح
رسیدن به اهداف امکان پذیر نمی باشد، مگر این که استراتژی مشخصی داشته باشید، یعنی هدف و طرح و برنامه داشته باشید. کار را شروع کنید و به پایان برسانید. انجام کار را به فردا و روزهای آینده نیندازید. این نکات را در نظر داشته باشید:
- هدف مشخصی داشته باشید، و به آن باور داشته باشید.
- هدف باید واقعی باشد.
- رسیدن به هدف مورد نظر باید امکان پذیر باشد.
- بهتر است که اطرافیان هم به هدف شما ایمان داشته باشند تا پشتیبان شما باشند.
- اجزای مورد نیاز برای رسیدن به هدف در اختیارتان باشد.
- این هدف باید جالب و جاذب باشد.
شغل و کار، عاملی برای رشد و تکامل و رسیدن به خوشبختی است
جالب است بدانید تا قرن شانزدهم کار کردن نوعی بردگی بوده است و کار را بدبختی و رنج می دانستند. ولی امروزه شغل عامل مهمی برای رشد و تکامل، سلامت فیزیکی و روانی، و رسیدن به خوشبختی است. امروزه بیکاری بدترین کار دنیاست، و بیکاری انسان را از پا در می آورد.
زمانی که شما شغلی داشته باشید و آن شغل را دوست داشته باشید، و برای انجام آن کار دانایی و توانایی و مهارت لازم را دارا باشید، و در محیط مناسبی هم قرار گرفته اید، در واقع شما رنجی نمی برید و پول به دست می آورید.
اگر کار را در اندازه درست و محیط مناسب انجام دهید، به هیچ وجه توانایی بیکار شدن و بازنشسته شدن را ندارید.
“انسان شدن” با یاری و همکاری امکان پذیر است
همگی ما در کودکی به دو گونه در ارتباط با انسان ها قرار می گیریم. ما از طریق ارتباطات، انسان شدن و انسان بودن را درک می کنیم. این دو گونه ارتباط عبارتند از:
- ارتباط مبتنی بر یاری و همکاری
- ارتباط مبتنی بر رقابت، حسادت و جنگ
نقش پدر و مادر در کودکی بسیار مهم است. این که والدین به چه نحوی با فرزندانشان رفتار می کنند، در نوع ارتباطات آن ها مؤثر است. به دلیل تربیت اشتباه والدین، بسیاری از افراد تمام روابط شان را بر رقابت و جنگ پایه ریزی می کنند. در روش های تربیت و تعلیم فرزندان اصل بر یاری و همکاری ست. والدین باید از قدرت و حس مالکیت خود بر روی فرزندان بکاهند و همکاری را به آن ها بیاموزند.
با نیمه کاره رها کردن به موفقیت نخواهید رسید
مسئله اصلی و اساسی در زندگی تداوم و استمرار است. کاری که شروع می کنید را به پایان برسانید. انسان های موفق تا جایی پیش می روند که اگر کار خوبی را شروع کردند و در میانه راه کار بهتری را پیدا کردند، کار خوب را رها نمی کنند و تا پایان آن را ادامه می دهند. در حقیقت کار بهتری وجود ندارد، و شما مشکلات کار موجود را با لذت های کار احتمالی مقایسه می کنید و از این شاخه به آن شاخه می پرید و این کار مضر است.
تداوم و استمرار شرط اساسی و مهم برای رسیدن به موفقیت است. خود را محدود کنید و سختی را تحمل کنید و کار را به پایان برسانید. البته اگر در طی ارزیابی کارتان اشتباه است بهتر است دست از ادامه بردارید، ولی کار درست را تا پایان ادامه دهید.
درباره مدیریت
مهندس صادقی سخنران موفقیت و مدرس آموزشهای فردی برای داشتن زندگی بهتر است.
نوشته های بیشتر از مدیریت
پاسخی بگذارید