فرمول خوشبختی چیست و چگونه آن را یاد بگیریم
در این جا نگاهی اجمالی و گذرا به مسئله خوشبختی می اندازیم. یکی از موضوعات مهمی که به موجود انسانی ارتباط دارد، “شناخت” یا “درک”، و “معرفت” است.
در طول تاریخ سه سیستم شناخت و آگاهی وجود دارد:
- سیستم مذهبی
- سیستم فلسفی
- سیستم علمی
مطالبی که در این جا مطرح می شود بیشتر مایه علمی و احتمالا کمی فلسفی دارد. مشخصه اصلی علم آزمودن است و این نکته بسیار حائز اهمیت است. در علم مسائل یا قابل اثبات هستند یا رد می شوند و مطالب در اینجا بر پایه علمی بودنشان مطرح می شوند.
نکات مهم فرمول خوشبختی
موضوع خوشبختی غالبا با دو موضوع دیگر آمیخته می شود:
- سلامت روانی
- موفقیت
زمانی که درباره سلامت روانی صحبت می کنیم، به نظر می رسد به دلیل ویژگی هایش بسیار شبیه به خوشبختی ست. به طوری که آدم خوشبخت معمولا سالم است، و آدم سالم معمولا خوشبخت می باشد. هر زمان که درباره خوشبختی صحبت می کنیم، در واقع درباره سلامت روانی هم صحبت می کنیم.
اما موضوع موفقیت کمی متفاوت است. اگر شما به چیزی برسید و صاحب چیزی شوید، یا به حالتی نائل شوید، یعنی “بودنی”، “شدنی”، “داشتنی”، “رسیدنی” اتفاق بیفتد که تمام این ها با موفقیت در ارتباط است، زمانی نامش را موفقیت می نامیم که:
- این موضوع مهم باشد
- باارزش باشد
- مفید باشد
- درست و خوب باشد
- در مسیر رسیدن به این موفقیت، شادی و لذت و رضایت باشد
- از همه مهم تر این است که در مسیر موفقیت “آرامش” داشته باشیم.
اگر برای رسیدن به موفقیت، سلامت فیزیکی و روانی و خوشبختی خودتان را هزینه کنید و آن ها را به کار بگیرید تا به موفقیت برسید، نامش موفقیت نیست و “برنده شدن و پیروزی” است. شما آدم برنده ای هستید، اما موفق نیستید. مفهوم موفقیت در چارچوب سلامتی فیزیکی و روانی، و خوشبختی ست.
اگر فردی را ثروتمند می بینید دلیل بر موفق بودن آن نیست. زمانی یک فرد ثروتمند موفق است که سلامت روانی و فیزیکی و خوشبختی اش را هزینه نکرده باشد، خانواده ش را از دست نداده باشد و آدم بیمار و گرفتاری نباشد. بهتر است این تفاوت را درک کنید.
“داشتن” چیزی می تواند موفقیت باشد، ولی در حقیقت “بودن” و “شدن” و “استفاده کردن” از آن چیز است که مفهوم موفقیت یا خوشبختی را به ذهن نزدیک می کند.
موفقیت با اولین قدم آغاز می شود، نه با آخرین قدم. موفقیت مانند خوشبختی یک جاده و راه است. در این مسیر موجود انسانی نیاز به شجاعت و جسارتی دارد تا بتواند آن را طی کند.
“خوشبختی” یک موضوع حسی و احساسی، هیجانی و درونی ست که پیامش را کاملا مشخص به من و شما می دهد. خوشبختی یک احساس درونی ست و با شادی و لذت فرق دارد.
خوشبختی با لذت و شادی، حظ و کیف، و با خشنودی و خرسندی متفاوت است.
مفهوم “خوشبختی” را با لذت اشتباه نگیرید. ارسطو در 2500 سال قبل این موضوع را مشخص کرد، که بین زندگی خوب با زندگی لذت بخش تفاوت وجود دارد. مطالعات اخیر این نظریه ارسطو را تأیید کرده است.
لذت را این گونه تعریف می کنیم:
- لذت یک موضوع حسی ست، یعنی چیزی را می بینیم یا چیزی را می خوریم و لذت می بریم.
- لذت یک مفهوم خارجی ست. یعنی از بیرون برای من و شما اتفاق می افتد.
- لذت با سرعت آغاز می شود. انسان هایی که در مسیر لذت حرکت می کنند همیشه در اوج هستند. انسان کنترلی بر این وضعیت ندارد. یعنی حس لذت زود شروع می شود و اوج می گیرد، و خیلی زود با تمام شدن آن اوج به پایان می رسد.
- لذت درد و رنج را با خودش می برد و تعادل بر هم خورده وجود را برقرار می کند.
- لذت به موجود انسانی آرامش می دهد و به گونه ای نظم در خودآگاه ایجاد می شود.
- یکی از اشکالاتی که در مفهوم لذت وجود دارد این است که، هر چه بیشتر و بیشتر از لذت استفاده می برید، آن کمتر و کمتر می شود. پس در نتیجه شما لذت بیشتری را طالب هستید و مجبورید در آن تنوع ایجاد کنید، و این تنوع غالبا به اسراف و انحراف و اعتیاد کشیده می شود.
مفهوم “حظ و کیف” این گونه توصیف می شود:
- حظ و کیف یک موضوع حسی و درونی ست و نظام استدلالی را به گونه ای به کار می گیرد و با عقل در ارتباط است.
- مفهوم حظ و کیف حالت انسانی و اخلاقی پیدا می کند که در روابط بسیاری دیده می شود. مثل زمانی که به عیادت بیماری می روید، که شاید در این کار لذتی نباشد، اما رضایتی که هست در شما حظ و کیف ایجاد می کند.
این را در نظر داشته باشید که لذت جایگاه متفاوتی در مقابل حظ و کیف دارد. بسیاری از مردم از غذا خوردن، مطالعه کردن، ارتباط جنسی لذت می برند، ولی شاید عده دیگری حظ و کیف می برند. این تفاوت به درجات مختلفی که فرد خودش را با اشیا و پدیده های خارجی درگیر می کند، برمی گردد. توجه به این نکته بسیار مهم است.
مفهوم خشنودی و خرسندی این گونه تعریف می شود:
- این مفهوم کاملا انسانی و اخلاقی ست و در ارتباط کامل با دیگران است.
- مشخصه اصلی خشنودی و خرسندی، قدرشناسی و قدردانی از دیگران است. این مفهوم بالاتر از حس و احساس، و تفکر و تعقل است و زمینه های اخلاقی را در انسان برمی انگیزد و آن را در ارتباط با دنیای خارج قرار می دهد.
در کنار مفهوم خشنودی و خرسندی، موضوع مقصود و هدف و معنی زندگی مطرح می شود. انسان می تواند درگیر فعالیتی شود که با هدف و معنی زندگی معنا پیدا کند.
مسئله خوشبختی با “مقصود” و “هدف” و ” معنی زندگی” ارتباط دارد. خوشبختی اصل و اساس زندگی هر انسانی است. الویت اول و هدف و غایت است. خوشبختی را می توان شناخت، آموخت و نگه داشت.
درباره مدیریت
مهندس صادقی سخنران موفقیت و مدرس آموزشهای فردی برای داشتن زندگی بهتر است.
نوشته های بیشتر از مدیریت
כדי לבקר בדירה דיסקרטית לפחות פעם בשבוע על מנת לחוות שחרור גופני עמוק ונעים.
Superb blog you have here but I was wanting to know if you knew of any forums that cover the same topics discussed
in this article? I’d really like to be a part of online community where I can get opinions
from other experienced people that share the same interest.
If you have any suggestions, please let me know. Many thanks!
It’s fantastic that you are getting ideas from this paragraph as well
as from our argument made here.
I got this web site from my pal who shared with me regarding this
web page and now this time I am browsing this web page and reading very informative content here.
I will right away grab your rss as I can’t in finding your
email subscription link or newsletter service.
Do you have any? Kindly let me realize so that I could subscribe.
Thanks.