چرا انگیزه ای برای شروع کارها نداریم؟
بسیارند افرادی که از لحاظ شخصیتی ضعیف بوده و اراده ای در شروع کار را ندارند. بهتر است کمی صبر کنیم و این نکته را که بسیار مهم است برای شما بازگو کنیم، که به اعتقاد بسیاری مفهوم “اراده” علمی نیست. یعنی از لحاظ علمی بحثی به نام “اراده” وجود ندارد.
در واقع می توان گفت یک سری مفاهیم فلسفی و مذهبی درباره آزادی و اختیار و جبر وجود دارد که در آنجا از “اراده” صحبت می شود.
تمامی ما نیاز به ” انگیزه” و “هدف” داریم. نیازهایی که در طی زندگی احساس می کنیم، انگیزه و هدف را برای ما به وجود می آورد. از جهت دیگر اکثر مواقع ما از اشتباه کردن می ترسیم، از شکست بیم داریم، از حرف و قضاوت های مردم نگرانیم و در این شرایط یا تصمیم می گیریم کاری را شروع نکنیم، یا اگر تصمیمی بگیریم احتمال خطا بودنش بسیار زیاد است.
هر کدام از ما انسانها ویژگی هایی داریم، در زندگی نیازهایی داریم و نیازهایمان را براساس اهمیتی که دارند، دسته بندی می کنیم. نکته مهم این است که در اینجا اراده خیلی مطرح نیست. مسئله مهم ویژگی های شخصیتی ما هستند، اینکه ظاهرا ما انسان ها روی یک درجه اتوماتیک کار می کنیم و خیلی تمایلی نداریم این درجه بیش از حد کم یا زیاد شود. ترجیح می دهیم همیشه روی یک دمای ثابت بمانیم.
باید بگوییم مسئله را نباید ساده بگیریم، ما با یک واقعیت انسانی روبرو هستیم که با مراقبت، آگاهی و شناخت بیشتر می توانیم بر مشکلات ناشی از آن غلبه کنیم.
این مثال را به جنبه های مختلف زندگی تعمیم بدهید.
پزشک به شما می گوید اضافه وزن دارید و باید رژیم غذایی سختی را شروع کنید.
شروع این کار مشکل است، چون باید رنجی را تحمل کرده و خود را از لذت خوردن محروم کنید. از طرفی ویژگی هایی که در شما وجود دارد و ریشه در دوران کودکی دارد، می تواند بسیار مشکل درست کند. باید آگاه باشید و انگیزه و هدف داشته باشید.
فقط در این صورت است که می توانید رژیم غذایی خود را شروع کنید. فرض کنید به یک مهمانی می روید، هر سی دقیقه یکبار به خود یادآوری کنید که در دوره رژیم به سر می برید و مدام خود را تشویق کنید، به این خاطر که مراقب هستید. شما باید مدام به خود تأکید کنید.
این مشکل نه تنها در من و شما، بلکه در تمامی افراد وجود دارد. به نوعی همگی گرفتاریم و توصیه می شود که خود را ضعیف نشان ندهیم و به این واسطه حق انتخاب و قدرتی را که داریم از خود سلب نکنیم. ” تغییر” در یک چهارچوب مشخص و با رعایت اصولی صورت می پذیرد، که باید بدان آگاه باشیم.
مجموعه ای از صفات و ویژگی های ثابت و پایداری که در انسان ها وجود دارد، در برابر “تغییر” مقاومت زیادی از خود نشان می دهد. به همین دلیل نیازمند آگاهی هستیم.
بسیارند افرادی که از نداشتن انگیزه و هدف در زندگی شکایت دارند. این افراد از عدم آگاهی در رنجند. باید چه کار کنند؟
یک مسئله مهم که باید در نظر بگیرید این است که تحت هیچ شرایطی خود را با دیگران مقایسه نکنید. به عنوان مثال خیلی از افراد بیشتر از شما به بدن خود و سلامتی آن اهمیت می دهند. این مسئله برای آنها در اولویت است. شما باید اولویت های خود را به درستی بشناسید.
از طرفی بسیاری از آدم ها این را در زندگی یاد گرفتند که رنج و درد را تحمل کنند، تا بر فرض در آینده از اضافه وزن آسیب نبینند.
اشکال کار در اینجاست که شما دو مجموعه متفاوت را با هم مقایسه می کنید و بر اساس ظاهر قضاوت می کنید. این تشخیص ها درست نیست و این مقایسه ها هیچ معنایی ندارد.
شما قصد می کنید یک کاری را شروع کنید، طبق قانون و قاعده ای که وجود دارد باید عمل کنید، واقع بین باشید و هدف مشخص داشته باشید.
هر انسانی براساس نیاز تعریف می شود، یعنی این که می توان هر فرد را با توجه به نیازهای فیزیکی و روانی و اجتماعی شناخت.
این نیاز و احتیاج ماست که به انگیزه ما جهت می دهد و چرایی رفتار ما را مشخص می کند. ” هدف” با ” انگیزه ” متفاوت است. به دلیل اضافه وزن تصمیم می گیریم رژیم بگیریم و این انگیزه در ما ایجاد می شود، چون نیاز داریم که سالم بمانیم. ولی “هدف” ها می تواند متفاوت باشد. به عنوان مثال شاید هدف کم کردن یک کیلو در هفته یا…….
وقتی هدف را واقع بینانه و براساس حال و شرایطی که دارید، مشخص می کنید، نیاز به استراتژی دارید. استراتژی شامل سه قسمت است:
- نقشه برای رسیدن به هدف
- طرح یا پلن
- برنامه، زمان دادن به آن طرح
رسیدن به آرزوها در زندگی محال است، این “هدف” است که به آن دست می یابیم.
همه کارهای بزرگ دنیا، نه به خاطر آرزوها، بلکه به دلیل وجود اهداف، انجام شده اند.
برای یک هدفگذاری مناسب اولا باید واقعیت را به درستی درک کنید، ثانیا مسئولیت پذیر باشید. باید نگاهی کاملا علمی و عقلی و منطقی به موضوع داشته باشیم.
با خود صادق باشید و بگویید: من می خواهم این کار را انجام دهم. بعد از خود بپرسید آیا انجام این کار در چارچوب توان انسانی من است؟
قواعد را بشناسید، از اطرافیان کمک بگیرید. با شناخت واقع بینانه درست تصمیم بگیرید.
انسان موجود پیچیده ای است و می تواند به راحتی دوست یا دشمن خود باشد.
تلاش کنید و دوست خود باشید.
“دو روز مهم در زندگی شما وجود دارد: روزی که متولد می شوید و روزی که می فهمید چرا متولد شده اید”
(مارک تواین)
درباره مدیریت
مهندس صادقی سخنران موفقیت و مدرس آموزشهای فردی برای داشتن زندگی بهتر است.
نوشته های بیشتر از مدیریتمطالب زیر را حتما بخوانید
-
روش های ایجاد شوق و انگیزه برای ورزش کردن
588 بازدید
-
راهکارهایی برای ایجاد انگیزه در کارکنان
291 بازدید
-
10 روش که به کمک آن می توانیم انگیزه خود را بالا ببریم
414 بازدید
-
چگونه انگیزه و انرژی خود را برای درس خواندن افزایش دهیم؟
2.44k بازدید
-
چگونه انگیزه خود را در پایین آوردن وزن، حفظ کنیم؟
412 بازدید
پاسخی بگذارید